شهدای شهر نقنه گلستان شهدا گلزار شهدا اسامی و تعداد شهداء دفاع مقدس



شهدای راهیان نور نقنه

۱-الهام حسن‌زاده نقنه
۲-زهرا عباسیان نقنه
۳-زهرا غفاری نقنه
...............
۴-آسیه ابوالحسنی
۵-مرضیه احمدی
۶-هانیه انتظامی
۷-مریم خاقانی
۸-آمنه خاكسار بلداجی
۹-مینا ربیعی
۱۰-پریسا رضایی
۱۱-پریسا زندیان
۱۲-مرضیه سلیمی
۱۳-فائزه شبانیان
۱۴-ریحانه شریفی ریگی
۱۵-فاطمه شمسی له‌درازی
۱۶-رویا عسگری
۱۷-مائده فرهمندیان
۱۸-فاطمه(عارفه) كریمی
۱۹-نرگس كوهی کمالی
۲۰-شبنم مقدسی
۲۱-محدثه مهدوی‌نیا
........................
۲۲-زهرا عرب (راوی كاروان)
۲۳-ماندانا الهیان (مدیر دبیرستان پاسداران عفت)
۲۴-مژگان هادی‌پور (معاون دبیرستان پاسداران عفت)
۲۵-رحمان جهان‌پناه (مسئول كاروان)
۲۶-حجت‌الله‌ مرادی (كمک راننده)



**********
شامگاه جمعه ۲۸ مهر ۱۳۹۱ یک اتوبوس
حامل ۴۴ نفر از دانش آموزان دختر راهیان نور
که از اهواز به سمت بروجن در حال حرکت بود
در کیلومتر ۱۸۵ لردگان به دهدز
به دلیل مشکل فنی از مسیر خارج و واژگون شد
امدادرسانی با دو اتوبوس آمبولانس
و ۲۰ آمبولانس آغاز شده
و در محل حادثه ۱۹ نفر از مسافران این اتوبوس
در دم جان خود را از دست داده بودند

**********
در این حادثه ۲۶ نفر
(۲۱ دانش‌آموز و ۵ همراه کاروان)
جان باختند و ۱۸ نفر زخمی شدند
مراسم تشییع پیکر جانباختگان
صبح روز یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۱
در شهرهای بروجن و نقنه برگزار شد

**********
قربان عبدالهی‌نیا پدر مهسا می‌گوید:
من در ساعت ۲۰:۰۸ با دخترم تماس گرفتم
مهسا تلفنش را جواب داد و
من از پشت تلفن می‌شنیدم
که دوستان دخترم فریاد می‌کشند
از او پرسیدم چه شده؟
و مهسا گفت:
راننده نمی‌تواند ترمز بگیرد
و اتوبوس نمی‌ایستد
من ۲۳ ثانیه با دخترم صحبت کردم
و ناگهان موبایلش قطع شد

**********
الناز علایی
از دانش‌آموزان حادثه‌دیده
الناز می‌گوید:
برای شام نزدیک سد کارون سه پیاده شدیم
و بعد از شام دوباره حرکت کردیم
راننده آرام رانندگی می‌کرد و سرعت زیادی نداشت
ولی ناگهان دیدیم که کنترل اتوبوس را از دست داد
ما ردیف آخر بودیم
همه جیغ می‌زدند
بعد از ماشین پرت شدیم بیرون
من چشم‌هایم را که باز کردم دیدم
روی یک تپه خاکی افتاده‌ام
من و مهسا عبدالهی‌نیا و فاطمه آقایی
و محدثه زمان‌پور کنار هم نشسته بودیم
و می‌دانم که آنها هم زنده هستند

**********
مرضیه امانی
از دانش‌آموزان حادثه‌دیده
مرضیه می‌گوید:
راننده گفت نمی توانم ترمز بگیرم
به ما گفت کمربندهایتان را ببندید
او هر چه کرد نتوانست ترمز بگیرد
و اتوبوس واژگون شد
من بین صندلی‌ها گیر کرده بودم
و وقتی با جرثقیل
تکه‌های اتوبوس را از هم جدا کردند
توانستند مرا از زیر صندلی‌ها بیرون بکشند
صبح الناز و محدثه را دیدم که زنده بودند
ولی از بقیه بچه‌ها خبری ندارم

**********





برچسب‌ها: شهدای راهیان نور نقنه, شهدای راهیان نور بروجن

شهدای شهر نقنه نوشته شده توسط : mahshn |